مسئله اصلی ایرانیان مقیم استانبول، نه «قومیت» بلکه «ایران» بوده و هست
ایرانیانی که از ایران دور بودند، هرگز ایرانی بودن خود را از یاد نبردهاند. اساساً تلاشهایی که برای تاسیس مدرسه ایرانیان انجام شد، یکی از مهمترین اهداف در جهت تلاش ایرانیان برای حفظ هویت ایرانی خودشان است که به ثمر رسید.
به گزارش رویداد البرز به نقل از پایگاه خبری کتاب ایران (ایبنا)، علیرضا ملائی توانی، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در نشست «بررسی کتاب ایران در عثمانی؛ برگهایی از تجددگرایی نهادی ایرانیان» که به همت گروه تاریخخانه اندیشمندان علوم انسانی، در سالن حافظ این مکان فرهنگی برگزار شد، گفت: کتاب «ایران در عثمانی» زیباییهای بصری دارد و خوشخوان چاپ شده است.
وی به عنوان پیشنهاد بیان کرد: انتشارات «یام» که بهتازگی فعالیتش را شروع کرده، بهتر است در زمینهی ایران و عثمانی به چاپ کتاب بپردازد. جمشید بهنام کتاب «برلنیها» را نوشت، در این کتاب به بخشی از روشنفکران مهاجر ایرانی که در سرزمین عثمانی پراکنده بودند و در آلمان گرد هم آمدند و دولت ملی ایرانی را شکل دادند، پرداخته شده است. کتاب «برلنیها» در ایران کتاب پرخوانندهای شد. در این کتاب سعی شده است تا روشنفکران ایرانی را که موثر بودند و کارهای متنوعی انجام دادهاند، بشناسیم. به حسن حضرتی و محمدحسین صادقی پیشنهاد میکنم، انتشار مجموعهای با عنوان «استانبولیها» را در برنامه داشته باشند، زیرا جای چنین اثری بسیار خالی است.
ملایی توانی افزود: استانبول در درخشش ایرانیان در سراسر جهان نقش بیبدیلی داشت ولی پژوهشی که بخواهد این نقش منحصر به فرد را بیان کند، هنوز انجام نشده است. ضروری است پژوهشی انجام شود تا روشنفکرانی که کانونهایی را راهاندازی کردهاند، شناسانده شوند. انجام چنین پژوهشهایی ثمرات زیادی دارد که یکی از این ثمرات میتواند چاپ این کتاب باشد.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بیان کرد: اسناد بسیاری در مورد فعالان ایرانی وجود دارد که منشا فعالیتهای زیادی بودند. کنسولگری داشتیم که یکی از وظایف تعریفشده سرکنسول آن این بود که مجموعهی آنچه در محافل روشنفکری میگذشت را جمعآوری و دستهبندی کند و در اختیار مقامات قرار دهد تا در جریان کارها قرار بگیرند، مجموعهی این اسناد هنوز مورد پژوهش قرار نگرفته است. نکتهی دیگر اینکه به نظر من بحث عثمانیشناسی و ترکیهشناسی را دیر آغاز کردیم و به دلایل مختلف در کانون مطالعات ما قرار نگرفت. امپراتوری عثمانی دستکم زمان صفویه تا قاجاریه و بعد ترکیه جدید را دربرمیگیرد. میطلبد انجمنهای متفاوتی شکل بگیرد و این ارتباطات پیچیده و چند لایه روشن شود.
وی گفت: این کتاب یک گردآوری منقح خوبی است و نباید آن را یک پروندهی بسته اعلام کرد. بهتر آن است که پروندهی این پژوهش همچنان باز باشد. کتاب «ایران در عثمانی» اسناد جالب و جذابی را گردآوری کرده است اما انسجام موضوعی ندارد. مبنا و منطق گزینش این اسناد چیست؟ چرا این اسناد ناهمگن در کنار هم قرار داده شده است؟ عامل محوری پیونددهندهی این اسناد و مدارک چیست و چرا از یک سنخ نیستند؟ مجموعه سندی هم در پایان کتاب آورده شده که نظامنامه رابرت کالج استانبول است، رابطه آن را خیلی دقیق فهم نکردم. مولفان با توضیح بیشتر میتوانستند، مخاطبان را درگیر کنند ولی این کار انجام نشده است، نفس این اسناد بسیار اهمیت دارد.
اصالت متن در کتاب «ایران در عثمانی» حفظ شده است
گودرز رشتیانی، عضو هیأت علمی گروه تاریخ دانشگاه تهران نیز در این نشست گفت: در این جلسه پیشنهاد شد، مطالعاتی متکی بر منابع و اسناد خارج از ایران انجام بگیرد، این کار تا حدی انجام میشود ولی جای کار بیشتری دارد. در این راستا صدها دانشجوی علاقهمند باید دهها سال مشغول شوند و اسناد را مطالعه کنند تا چشماندازی به دست بیاید. محمدحسین صادقی چندین ماه مطالعه کرد تا به این اسناد دست پیدا کند.
وی افزود: بسیاری از متنهای پژوهشی هستند که معرفی نمیشوند، منتشر نمیشوند و زمینه فراهم نمیشود تا این اسناد در دسترس همگان قرار بگیرد. ترکیه پنج دانشگاه مهم کرسی ایرانشناسی دارد اما به دلیل بسته بودن فضاهای دانشگاهی ما این ارتباطات آنگونه که باید برقرار نمیشود. امیدوارم انتشارات «یام» در ادامه راه موفق باشد. کتاب «ایران در عثمانی» قلم زیبایی دارد، البته اگر با فونت درشتتری به چاپ سپرده میشد، بهتر بود. از نظر شیوهی تصحیح و کاری که در نسخهشناسی و سندشناسی انجام شد، دخل و تصرفی در اسناد صورت نگرفته است. کلمات دشوار و واژهها و اصطلاحات عربی و ترکی نامانوس در کتاب توضیح داده شده است. اصالت متن در کتاب «ایران در عثمانی» حفظ شده است که از منظر نسخهشناسی قابل توجه است. من غلطی در متن ندیدم و اثر بسیار خوبی است.
رشتیانی بیان کرد: ارزش این کتاب در صفحهی اول آن است که به حسین کاظمزاده ایرانشهر تقدیم شده است. من دیباچهی کتاب را آخر میخوانم تا تحت تاثیر نویسندهی کتاب قرار نگیرم، برداشتی که من از این کتاب دارم با برداشت حسن حضرتی متفاوت است. بخش دیباچه رهیافت خوبی را مطرح میکند که اتفاقاً وجه مثبت این کتاب است. بحث مربوط به تجدد و تجددخواهی در ایران باید مورد پژوهش بیشتری قرار بگیرد. تکاپوی فکری که در حوزهی تجدد ایجاد شد، وجوه ناشناختهای از ایرانشهر را برای ما معلوم میکند.
وی گفت: پیشنهادهای کاظمزاده ایرانشهر تاسیس بانک، ارتش منظم، خدمت اجباری قبل از دورهی پهلوی برای ایران بود. او به ایران دلبستگی نداشت اما از منظر ایرانیت اینها را بیان کرده است. او الگوگیری میکند و نسخهی پیشنهادی را پیشنهاد میدهد. در جاهای مختلف به اتحاد و وفاق توجه دارد. اندیشهی تجددخواهی را با نگاه به اندیشهی کاظمزاده میتوان به پیش برد.
ایرانگرایی سبب ارتباط هشت متن این کتاب است
حسن حضرتی، دانشیار تاریخ دانشگاه تهران و مولف کتاب «ایران در عثمانی» در این نشست گفت: این بحث ایرانیان استانبول طرح جامعی است که من دارم و در حدود ۱۵ سال است که بر روی این موضوع کار میکنم. کتابها به ترتیب به چاپ رسید و همینگونه کار ادامه دارد. قبلاً مقالهای از انجمن سعادت منتشر کرده بودم، کتاب انجمن سعادت نیز منتشر خواهد شد که دربردارندهی اسناد ترکی و فارسی است. ادامهی ایران عثمانی یک، دو و سه به ترتیب خواهد آمد.
وی افزود: من اصرار دارم که بر روی این کتابهایی که در مورد عثمانی کار میکنم، نام ایران حتماً در عنوان آورده شود، این ایدهای است که از ایرانیان استانبول گرفتم. البته ایرانگرایی سبب ارتباط هشت متن این کتاب است. در همهی متنهایی که منتشر کردیم، مسئلهی اصلی بحث ایرانیت است. نکتهی عجیب اینکه در بحبوحهی مشروطه ایرانیان از اقشار مختلف روزنامهنگار، تاجر و مردم عادی کوچ کردند و به استانبول رفتند، آنها با مشکلاتی نیز روبهرو بودند اما ایران را فراموش نکردند. مدرسهی ایرانیان را به این منظور راهاندازی کردند تا ارتباط بچههایشان با هویت ایرانی و زبان فارسی قطع نشود. آنها تدابیری اندیشیدند تا کلونی ایرانی قوی باشد و از هم نپاشد و احساس بیهویتی نکنند. این متون نیز همین نکات و تلاش ایرانیان برای ایجاد نهاد را بازتاب میدهد.
حضرتی بیان کرد: مهمترین مسئله ایرانگرایی است. ارتباط معنوی را در این کار میبینیم، نمیتوان گفت این دغدغهها جدا از هم است. بحث افراد، نهادها، مطبوعات و دولتمردان است که بهتدریج منتشر خواهد شد. البته قصد من از انتشار این کتاب فقط چاپ سند بود و نمیخواستم خیلی شرح بدهم، به همین دلیل خیلی توضیح ندادهام. در ده صفحه مقدمه منظور نویسندگان بیان شده است و شرح بیشتر به عهده خوانندهای است که بر اساس دغدغههای خود میخواند و دنبال میکند.
وی گفت: البته ابهامات مطرحشده در نشست بیشتر در مورد انجمن برادران کاظمزاده ایرانشهر بوده است. این انجمن مخفی بود و قبل از مشروطه عثمانی فعالیت داشت و بعد به سعادت ملحق شد. این کتاب دغدغههای کاظمزاده ایرانشهر را بیان میکند. من با راهنمایی محمدتقی امامی خویی و غلامحسین زرگرینژاد در این مسیر گام نهادهام. پیشنهاد غلامحسین زرگرینژاد که هر کس کار در حوزهای را به عهده بگیرد، پیشنهاد درستی بود. خوشبختانه با پیشنهاد او کار شروع شد و بهتدریج افراد دیگری اضافه شدند و حوزه رونق گرفته است.
حضرتی بیان کرد: من به عنوان یک آذربایجانی با افتخار میگویم که مسئله اصلی ایرانیان مقیم استانبول ایران است و اصلاً مسائل قومی در منظومه فکری اینان نبوده است. آنها از گذشته تا امروز در معرفی خودشان ایران را مدنظر دارند و آن را نادیده نمیگیرند. ایرانیانی که اکنون نیز در ترکیه ساکن هستند، دغدغه آنان ایران است. در کارهای ما نیز ایران هست و خواهد بود، چون میراث ایرانیت است. امیدواریم این مسیر ادامه داشته باشد و در سپهر سیاسی و سپهر اجتماعی مهمترین مسئله ایران باشد.
از تاریخ عثمانی نیز تاریخ ایران را جستوجو میکنیم
همچنین محمدحسین صادقی در این نشست گفت: علاقه من به پژوهش در دوره عثمانی از سر کلاسهای دورهی کارشناسی شروع شد. در دورهی کارشناسی انبوهی از اسناد تاریخ ایران در آرشیو مانده بود و از سال ۹۲-۹۳ جرقهی علاقه به تاریخ عثمانی در ذهن من شعلهور شد. با راهنمایی استادم، حسن حضرتی وارد این مسیر شدم و در پژوهشهایم تاریخ عثمانی و مناسبات ایران و عثمانی را مدنظر قرار دادم.
وی افزود: البته از تاریخ عثمانی نیز تاریخ ایران را جستوجو میکنیم، چون افق جدیدی را به روی پژوهشگران ما باز میکند. کتاب «ایران در عثمانی» با عنوان فرعی «برگهایی از تجددگرایی نهادی ایرانیان» از هشت فصل تشکیل شده است. در این کتاب تکاپوهای ایرانیان ساکن عثمانی و جانماندن ایرانیان از قافلهی تجدد بازتاب دارد. این کتاب به بحث ایرانگرایی و بحث تجدد میپردازد که بحث ایرانگرایی در کتاب بسیار بازتاب پیدا کرده است.
صادقی بیان کرد: نکتهی قابل توجه این است؛ ایرانیانی که از ایران دور بودند، هرگز ایرانی بودن خود را از یاد نبردهاند. اساساً تلاشهایی که برای تاسیس مدرسه ایرانیان انجام شد، یکی از مهمترین اهداف در جهت تلاش ایرانیان برای حفظ هویت ایرانی خودشان است که به ثمر رسید. نمود این تلاشها در تاسیس مدرسه ایرانیان استانبول به ثمر نشست. این مدرسه در نتیجه تلاش گروهی از ایرانیان مانند میرزامحسنالله خان معینالملک و تعدادی از تاجران ایجاد شد.
وی در ادامه گفت: براساس نظامنامه میتوانیم به افرادی که در بنای این مدرسه نقش داشتند، دست پیدا کنیم. در این کتاب شرحی در مورد «انجمن برادران ایرانی» بیان شده است. این انجمن، یک انجمن مخفی در استانبول بود که به صورت مخفیانه در جهت مشروطه تلاش میکردند. این اسناد نقش ایرانیان خارج از ایران در نهضت مشروطه را نشان میدهد. تاسیس مدرسه ایرانی در استانبول سبب شد تا در جاهای دیگر نیز مدارس ایرانی تاسیس شود. بازرگانان و تاجران ایرانی بسیار برایشان مهم بود که فعالیت علمی و هویت ملی خودشان را حفظ کنند. به نوعی مدرسه ایرانیان را نمیتوانیم جدا از مسئلهی تجدد در نظر بگیریم.
محمد بیطرفان، دبیر نشست نیز در ابتدا شرحی از فعالیت پژوهشی نویسندگان کتاب «ایران در عثمانی» ارائه داد.
۲۵۹
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید